با خواندن این مطلب از دیدن احضاریه دادگاه نترسید..
هر دعوتی آداب و رسوم خودش را دارد؛ اگر این دعوت برای مراسم عروسی باشد با کارت دعوتی شاد صورت میگیرد و اگر دعوت برای جلسه سخنرانی باشد، دعوتنامه متناسب با جایگاه و شأن سخنران و شنونده طراحی میشود؛ برای حضور در جلسه رسیدگی کیفری هم دعوتنامهای ارسال میشود که در این بسته حقوقی با آن آشنا میشوید
دعوتنامه دادگاه حقوقی و کیفری
در عالم حقوق ممکن است دعوتنامه حقوقی باشد یا کیفری که این دو نوع دعوتنامه با هم تفاوتهایی نیز دارند؛ برای حضور در دادگاه حقوقی دادخواست و پیوستهای آن باید به مخاطب ابلاغ شود؛ اما برای حضور در دادگاه کیفری در قدم اول احضاریه ارسال میشود.
احضاریه، دعوتی است که از طرف مقام قضایی برای یک شخص برای حضور در مرجع قضایی به عمل میآید؛ بنابراین در مرحله اول مخاطب «دعوت» میشود، اما اگر به این دعوت توجه نکرد کمی سختگیری بیشتر میشود و این بار نوبت به «جلب» میرسد. جلب بعد از به نتیجه نرسیدن احضاریه صادر میشود و نتایج آن کمی سنگینتر است.
احضاریه فرمهایی چاپی است که برای دعوت به مرجع قضایی برای متهم ارسال میشود و در شعبات بازپرسی، دادیاری و شعب دادگاه وجود دارند.
در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1378 با توجه به حذف دادسرا از سیستم قضایی و مراجعه مستقیم به قاضی، احضار و برگه احضاریه فقط برای دعوت مهتم به محاکمه در دادگاه صادر میشد، اما با تصویب قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب در سال 1381(قانون احیای دادسرا) و بازگرداندن دادسرا به سیستم قضایی، اکنون احضار و صدور برگه احضاریه در دو حالت صورت میگیرد:
۱- احضاریه صادره از سوی دادسرا برای دعوت متهم برای بازجویی و تحقیقات مقدماتی۲- احضاریه صادره از سوی دادگاه برای دعوت متهم به جلسه دادرسی
این دو مورد هر چند که در ضمانت اجرا و نادیده گرفتن احضاریه با یکدیگر متفاوت هستند؛ در شرایط کلی و تشریفات صدور تابع مقررات واحدی هستند.
تشریفات احضار
با رسیدن احضاریه به در منزل، مخاطب آن عملاً در جریان دادرسی کیفری قرار میگیرد و مسئولیتهایی برای او به وجود میآید. احضاریه تشریفات خاصی دارد که در ادامه بیان میشود:
1- دلایل کافی برای احضار متهم: شرط اول برای احضار متهم وجود دلایل کافی برای احضار وی است. البته در رسیدگیهای کیفری همین که شکایتی وجود داشته باشد حتی اگر دلایلی وجود نداشته باشد، برای رسیدگی کافی است؛ اما برای احضار کسی صرف وجود شکایت یا حتی گزارش ضابطان دادگستری علیه کسی، کافی نیست، بلکه عمل مجرمانه که به شخص نسبت داده میشود، باید مستند به قراینی باشد که دستکم احتمال ارتکاب آن از جانب وی داده شود.
بنابراین بین شروع رسیدگی و احضار متهم باید تفاوت قایل شویم؛شروع رسیدگی بدون دلایل ممکن است؛ اما احضار متهم بدون دلیل ممکن نیست.2- احضار با احضارنامه: احضار متهم به وسیله احضارنامه به عمل میآید. اکنون اگر چه سامانه ابلاغ الکترونیکی و پیامکی به وجود آمده است، احضار متهم به وسیله تلفن و پیام شفاهی ضمانت اجرایی ندارد؛ در نظریه شماره 696/339 مورخ 18/11/1365 اداره حقوقی آمده است: «مطابق مقررات قانون آیین دادرسی کیفری ...احضار متهم باید بهوسیله احضارنامه به عمل آید.
بنابراین احضار متهم از طریق تلفن یا پیام شفاهی احضار قانونی بهشمار نمیآید و فاقد ضمانت اجرایی است.»3- دو نسخهای بودن احضارنامه: احضارنامه در دو نسخه فرستاده میشود، یک نسخه را متهم میگیرد و نسخه دیگر را امضا میکند و به مأمور احضار برمیگرداند. نسخه دوم در پرونده نگهداری خواهد شد.
مندرجات احضارنامه
در صورتی که نام فردی در احضاریه درج شده باشد به این معنی است که باید در دادگاه کیفری یا دادسرا به عنوان متهم حاضر شود؛ بنابراین ابلاغ احضاریه پیامدهایی دارد که به همین دلیل برای احضاریه شرایطی در نظر گرفته شده است:
۱- مشخصات متهم: مشخصات متهم به این دلیلدرج میشود که مأمور ابلاغ باید هویت متهم را بشناسد تا بتواند امر ابلاغ را به درستی انجام دهد. برای این منظور علاوه بر اسم و شهرت احضار شده، اسم پدر و آدرس متهم نیز باید به طور دقیق در احضارنامه قید شود تا در هویت احضار شده تردید وجود نداشته باشد. نوشتن سایر مشخصات متهم از قبیل مجرد یا متأهل بودن، مذهب، سطح تحصیلات، شغل و ... در احضارنامه وجهی ندارد.
۲- درج علت احضار متهم: در احضار نامه و علت احضار باید قید شود. مقصود از علت احضار دلیل کلی فراخواندن شخص است، نه جهات جزیی مندرج در پرونده مانند عناوین اتهامی او. بر این اساس به منظور جلوگیری از لطمه به حرمت و حیثیت اشخاص باید به قدر متیقن از این الزام قانونی بسنده کرد و در احضارنامه، علت کلی احضار، مثلاً رسیدگی به اتهام ذکر شود تا از سایر جهات احضار، که ممکن است شخصی به عنوان شاهد، مطلع، کارشناس و نظایر آنها، توسط مرجع قضایی احضار شود، متمایز شود. البته در جرایمی که مصلحت اقتضا کند، علت احضار و نتیجه حضور نیافتن ذکر نخواهد شد.
۳- مشخصات مرجع احضارکننده: در احضارنامه باید مشخصات مرجع احضارکننده درج شود تا احضارشده بتواند به سهولت آن را شناسایی کند.
۴ - درج زمان حضور متهم: زمان حضور متهم ممکن است از طریق یک وقت مقرر تعیین شود که منظور این است که زمان مشخصی اعم از ساعت، روز و ماه و سال تعیین میشود تا متهم صرفا در آن زمان حاضر شود. روش دیگری که برای تعیین وقت حضور استفاده میشود، تعیین ضربالاجل است.
در این روش قضات دادسرا یا دادگاه مهلتی را تعیین میکنند و از متهم میخواهند تا در آن مهلت حاضر شود؛ به طور مثال به متهم اخطار میشود ظرف سه روز پس از رویت احضاریه حاضر شود.
نتیجه عدم حضور: از دیگر محتویات احضارنامه ذکر نتیجه حضور نیافتن است. در احضارنامه باید نتیجه عدم حضور متهم قید شود. البته در یک مورد استثنایی در جرائمی که مصلحت اقتضا کند، علت احضار و نتیجه عدم حضور ذکر نمیشود.
پیامدهای بیتوجهی به احضاریه
گفتیم که احضاریه از سوی دادگاه کیفری یا دادسرا صادر میشود و درج نام شخصی روی احضاریه به این معنی است که وی متهم به ارتکاب جرمی شده است؛ بنابراین مخاطب باید در مهلت تعیین شده در دادگاه حاضر شود اما سوالی که پیش میآید این است که اگر به این تکلیف خود عمل نکند و در دادگاه حاضر نشود چه پیش خواهد آمد؟
به عبارت دیگر سوال این است که ضمانت اجرای احضاریه و حاضر نشدن چیست؟ پاسخ یکسانی برای این سوال وجود ندارد؛اگر احضاریه را دادسرا صادر کرده باشد تا متهم در تحقیقات مقدماتی حاضر شود و متهم به این احضاریه توجهی نکند، جلب خواهد شد؛ اما اگر صادرکننده احضاریه دادگاه باشد و دلیل دعوت حضور برای رسیدگی نهایی باشد و به دنبال آن متهم حاضر نشود، حاضر نشدن او تأثیری در روند رسیدگی نخواهد داشت و دادگاه کیفری به صورت غیابی رسیدگی را ادامه میدهد، مگر اینکه رسیدگی مربوط به اموری باشد که رسیدگی غیابی در آنها جایز نیست.
توجیههای قابل قبول متهم
پیامدهای حاضر نشدن در دادگاه سنگین است و بهانهای نمیتواند این مسئولیت را از بین ببرد؛ اما در قانون تعداد انگشتشماری عذر موجه پیشبینی شده است که متهم اگر در آن وضع قرار بگیرد و بتواند آن را ثابت کند میتواند از زیر بار مسئولیت رها میشود.
عذرهای موجه به این شرح است:
1- نرسیدن احضارنامه یا دیر رسیدن به گونهای که مانع از حضور در وقت مقرر شود. 2- مرضی که مانع از حرکت شود. 3- فوت همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم.4- ابتلا به حوادث مهم از قبیل حریق و امثال آن. 5- عدم امکان تردد به واسطه حوادث قهری مانند طغیان رودخانه و امراض مسری، از قبیل وبا و طاعون 6- در توقیف بودن.
تشریفات ابلاغ اوراق جزایی
احضاریه در آخرین مرحله، باید ابلاغ شود. شرایط و ترتیبات ابلاغ به گونهای است که در قانون آیین دادرسی مدنی برای ابلاغ اوراق قضایی پیشبینی شده است. در صورتی که به اطلاعاتی در این خصوص احتیاج داشتید مواد 112، 114 و 115 قانون آیین دادرسی کیفری درباره شرایط و تشریفات ابلاغ اوراق جزایی را مطالعه کنید.
منبع:www.Milad-Bagheri.ir